آرمیتا
در اوستا واژه اسپنته spǝnta به معنی "مقدس، افزاینده" صفت آرمئیتی ārmaiti یکی از شش امشاسپند و بانو ایزد موکل زمین است. او یکی از جلوه های اهورهمزدا و دختر اوست. وهومنه برادر اوست. در میان شش امشاسپند او تنها امشاسپند مؤنث است، زیرا وهومنه (بهمن)، ارته /اشه وهیشته (اردیبهشت) و خشَثرَه وَیریَه (شهریور) هر سه مذکرند و جنسیت هئوروَتات (خرداد) و اَمِرِتات (امرداد) نیز مشخص نیست. سپنته آرمئیتی در طرف چپ اهوره مزدا می نشیند. اشی ونگهوی دختر اوست. او بهمراه وهومنه و اشه نيرو را میبالاند و دشمن را متزلزل می كند. نفرت و كينهتوزی و بلای گناهكار به كمك او دور میگردد. در اوستای متأخر اين امشاسپند كه موكل زمين است رفته رفته با خود زمين يكی میشود بطوريكه در فرگرد سوم بند 35 ونديداد، از او بعنوان خود زمين نام برده شده است.
سپندارمد یا سپندارمذ نام آرمئيتی در متون پهلوی است. او نیرو و توان می بخشد و به انسانها توصیه می کند اگر در مورد بدی یا خوبی اعمالشان تردید دارند باید با فرد صالحی مشورت کنند زیرا همانطور که یک اسب تیزتک گاه شلاق می خواهد و یک چاقوی تیز به سنگ چاقو تیز کن نیاز دارد حتی خردمندترین انسانها نیز نیازمند مشورت اند. ایزد موکل زمین هنگامیکه زمین بایری آباد می شود و یا بر آن دام چرا می کند، یا کودکی در آن به دنیا می آید، خشنود می گردد. اما هنگامیکه خلافکار یا حاکم ستمگری بر زمین مقدس او قدم می گذارد غمگین می شود. همانطور که مادری کودک مرده خود را با غم و اندوه درآغوش می گیرد سپندارمذ هم از در آغوش گرفتن ستمگری اندوهگین می شود. حتی پا برهنه راه رفتن بر زمین، او را ناراحت می کند. سپندارمد در متون پهلوی خويشكاری جديدی دارد كه در زمانهای قديمتر مربوط به او نبود، او نگهبان زنان پرهيزگار میگردد. برای خشنودی او باید این زنان را خشنود ساخت؛ و دعای مردان برای داشتن زنان پرهیزگار توسط او اجابت می شود. ماه اسفند آخرین ماه سال به نام اوست. گل پلنگ مشك و گیاه اسفند به او تعلق دارد. لباس سپندارمذ آسمان ستاره نشان است. و از آنجایی که هر اندام انسانها به مینویی تعلق دارد، مغز از آنِ سپندارمذ است. او در پايان جهان ونبرد پایانی متخاصم ديوی خود ترومد را شكست خواهد داد.
در تاريخ افسانهای ايران شرحی از تسلط افراسياب بر ايران و تدبير سپندارمد، امشاسپند موكل زمين و تيراندازی آرش و مصالحه ايران و توران آمده است كه در آن تجسم مادی اين امشاسپند به پيكر دوشيزهای زيبا شرح داده شده است. اين مطلب در كتابهای پهلوی به اختصار آمده اما در منابع اسلامی كه براساس خداينامه پهلوی تدوين يافتهاند، با تفصيل بيشتری ذكر شده است. درگزيدههای زادسپرم فصل 4 بند 4 تا 7 آمده است: «تجلی دين در اسپندارمد در آن زمان بود كه افراسياب آب را از ايرانشهر بازداشت، برای باز آوردن آب ، اسپندارمد به شكل دوشيزهای در خانه منوچهر که فرمانروای ايرانشهر و پاسخگوی انيران بود متجلی شد. جامهای از نور برتن كرده بود كه از هر سوی آن باندازه يك هاسر فروغ میتابيد و بر ميان كستی از زر بسته بود.» در شهرستانهای ايران بند 38 نيز آمده است: «شهرستان زرنگ را نخست افراسياب تورانی ملعون ساخت... و منوچهر را در پدشخوارگر (زندانی) كرد و اسپندارمد را به زنی خواست و اسپندارمد در زمين در آميخت».
پنجمین روز از ماه اسفند درتقویم زردشتی و 29 بهمن در تقویم کنونی روز سپندارمد است که برابری روز وماه جشن اسفندگان را به همراه دارد این جشن به سپندارمد و همچنین تمام زنان و مادران تقدیم شده است و قدیمیترین جشن روز زن در نوع خود است. در این روز زنان از کار خانه معاف هستند و مسئولیت خانه بر عهده مردان است. علاوه بر آن مردان باید برای زنان هدیه ای تهیه کنند. برای برگزاری این جشن همه افراد خانه بامداد زودتر از هر روز از خواب بیدار می شوند. خانه را تمیز می کنند و با پختن آش که غذای سنتی ایرانیان است جشن آغاز می شود.
منابع:
تفضلي احمد.1367: «خواستگاري افراسياب از اسپندارمد» ايران نامه. سال هفتم شمارة 2.ص189
گزيدههای زادسپرم، ترجمه محمد تقی راشد محصل 1366. مؤسسه مطالعات و تحقيقات فرهنگی
www.cais-soas.com
Dhalla, M.J.N. Z., 1914: Zoroastrian Theology from the Earliest Times to the Present Day, New York.
Gray. Louis. H., ; The Foundations of the Iranian Religions. K.R.Cama Oriental. No.5 Bombay.